مرکز مهارت آموزی کشاورزی

مرکز مهارت آموزی کشاورزی

زیر نظر سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی ایران

سوسک برگ خوار نارون

حشرات کامل در نیمه دوم فروردین ماه، از پناهگاه های زمستانی که پای درخت های آلوده و زیر برگ ها و خاشاک می باشند، خارج شده و با قرار گرفتن روی درخت از برگ و سر شاخه ها و سبز تازه، تغذیه نموده و پس از جفت گیری از اوایل اردیبهشت تخم گذاری شروع می نمایند. حشره ماده تخم های خود را روی سطح زیری برگ یا روئی و شاخه های جوان می گذارد. تخم ها بین 5 تا12روز باز شده و لارو نیز پس از سه هفته تغذیه از برگ ها، تبدیل به شـفیره مـی شـود. 

در مدت یک هفته حشره رنگ کامل خود را که پیش گرده آن به رنگ آبی تیره مایل به سیاه بوده که در قسمت جلو کاملاً مقعر بوده ، بال پوشها به رنگ قرمز آجری و در انتها به یک لکه کوچک سیاه رنگ ختم می شوند. زمانی که حشره در حال استراحت است دو لکه انتهای بال پوش ها به همدیگر چسبیده و لکه نسبتاً مشخصی را تشکیل می دهند. 

این گونه ها بیشتر در نواحی غربی کشور روی صنوبر و سپیدار و بید دیده

شده اند. 

طبق مطالعات انجام شده این آفت دارای یک نسل بوده ولی در بعضی منابع  تا 3 نسل که بستگی به درجه حرارت محیط و گیاه میزبان داشته است نام برده شده است. 

خسارت این آفت بر روی گونه های مختلف صنوبر متفاوت است. طبق بررسی های محقق نیشابوری، سوسک برگخوار صنوبر روی درخت سپیدار که در مجاورت درخت تبریزی قرار داشته است به علت وجود کرکهای پشت برگ و عوامل شیمیایی داخل برگ دیده نشده است. بر خلاف سپیدار، گونه nigra.P به شدت مورد حمله این آفت قرار گرفته و درخت آسیب دیده در اثر حمله چوب خواران و یا بیماری قارچی تبریزی (زنگ تبریزی) که بعداً به آن مبتلا می شود از بین میرود. 

کنترل آفت:

برای جلوگیری از خسارت این آفت لازم است به نیازهای اولیه درخت میزبان، شامل آب فراوان و تغذیه توجه داشت و عملیات به زراعی شامل جمع آوری برگ ها ریخته شده، و خاشاک های زیر درختان برای کاهش ذخیره زمستانی آفت لازم است. جمع آوری حشرات بالغ بلافاصله بعد از خروج از پناهگاه های

زمستانی و از بین بردن دستجات تخم همچنین جمع آوری حشرات کامل با تکان دادن شاخه های آلوده و بالاخره دادن یخ آب پای درختان، در فصل زمستان توصیه میشود. 

در جمعیت های بالا در صورت نیاز به مبارزه شیمیائی، میتوان از سموم تماسی فسفره به نسبت 2 گرم در یک لیتر آب با لاروهای سنین یک، به مبارزه پرداخت. 

بدیهی است در صورتی که عملیات فوق به خوبی انجام شود و باتوجه به عوامل شکارگر ، پارازیتوئید و عوامل بیمارگر نظیر یک گونه .sp Nosema از

خانواده Microsporidiace و نماتدها، به خوبی میتوان با این آفت مقابله نمود.

سوسک های پلن خوار درختان میوه

دو گونه سوسـک در اول فـصل بـه گل هـای درختـان میـوه مثل انار و سیب، خسارت وارد می کنند. 

 1)سوسک پلن خوار سیاه 

Oxythrea cinctella Schaum. 

 حشرات کامل آفت سوسک هـای متوسـط بـه طـول حـداکثر 5/12 میلــیمتــر مـــی باشــند. رنـــگ بــدن ســـیاه رنــگ اســـت.

در طرفین پشت سینه اول دو نوار سفید رنگ جانبی دیده می شود. روی بالپوش ها نیز تعدادی لکه سفید وجود دارد.

از نظر پراکنش آفت در تمام مناطق زیر کشت درختـان میـوه کشور وجود دارد. خسارت آفت از جانب حـشرات کامـل اسـت که از اعضای جنسی گل تغذیه می کنند. 

آفت روی انواع درختان هسته دار و دانه دار از جمله سیب خسارت مـی زنـد . آفـت سـالانه یک نسل داشته و زمستان را به صـورت حـشرات کامـل و داخـل 

خاک یا کودهای پوسیده انباشته شده در کنار باغ سپری می کنـد . 

در بهار و با شکوفایی اولـین گـل، حـشرات کامل از پناهگاه خارج شده و به گـل هـای موجـود در طبیعـت از جمله گل سیب حمله می کننـد. مـدت فعالیـت حـشرات حـدود 3هفته به طول می انجامد. فعالیت حشرات کامل در هوای آفتـابی در طــول روز صــورت مــی گیــرد. 

سوســکهــا پــس از تغذیه، جفتگیری کرده و سپس حشرات ماده تخم های خود را در عمق خاک می گذارند. البته خاک های با مواد آلی بیـشتر و کوپـه هـای کود حیوانی نسبت به خاک های فقیر از ایـن نظر تـرجیح دارند و لاروها از مواد پوسیده گیاهی تغذیـه مـی کننـد.

زمـستان گـذرانی آفت به صورت لارو کامل در داخل خـاک اسـت بـدین ترتیـب مشخص میشود که آفت سالانه یک نسل دارد. 

روش های کنترل:

روش های مدیریتی زیر را می توان برای کنتـرل ایـن آفـت در نظر گرفت:

از انباشت کود حیوانی در محوطه یا نزدیک بـاغ جلـوگیری شود. درصورت سابقه طغیان آفت، هم زمان با گل دهـی درختـان میزبان و خروج حشرات کامـل آفـت، مـی تـوان سـطح کودهـای انباشته شده را سمپاشی کرد. 

همچنین اقدام به کشت گونه های گیاهی که به طور هم زمـان با ارقام میوه مورد نظر، به گل نشسته و گل های جذاب داشته باشند. نیز مفید است. در این صورت روی گل های مذکور که به عنوان تله می باشند، اقدام به مبارزه شیمیایی می گردد. 

 در حالت استثنایی می توان زمان سمپاشی اول که علیـه لیـسه، جوانه خوارها و شته ها انجام می شود را به نحـوی تنظـیم کـرد که حشرات کامل این آفت را نیز در برگیرد.

2)سوسک پلن خوار بور:

Epicomethis hirta Poda.

 حشرات کامل این گونه اندکی بزرگتر از گونـه قبلـی بـوده و طول آنهـا بـه 16-14 میلـی متـر مـی رسـد. سـطح بـدن از موهـای خاکستری رنگ و متـراکم پوشـیده شـده اسـت. روی سـطح بـدن لکه های سفید و روشن نیز در متن خاکستری قابل تفکیک است.

خصوصیات زیست شناسی، نحـوه خـسارت و راه هـای کنتـرل این آفت شبیه گونـه قبلـی اسـت. بنـابراین راه کارهـای مربـوط را جهت کنترل گونه قبلی در اینجا نیز می توان به کار گرفت.

شپشک بنفش زیتون

ایـن آفـت جـزء خـانواده سپرداران می باشد. شکل عمومی سپر آن گرد است. قطـر سـپر مـاده تـا 5/2 میلیمتر نیز می رسد. رنگ پوره های سنین اول و دوم، زیتونی است. سـپر حشرات ماده مایل به خاکستری است و سـپر حـشرات نـر نیز مـستطیل شـکل است. بدن حشره ماده که در زیر سپر قرار گرفتـه بـنفش تـا قهـوه ای رنگ باشد. . تخمها بیضوی پهن و بـه رنـگ ارغـوانی مـی باشـند.

از نظر میزبانی به سیب و دیگر درختـان دانـه دار و هسته دار، زیتون، خرمالو و توت سفید نیز حمله می کند و در تمام مناطق زیر کشت سیب یافت می شود.

خـسارت آفت به گونه ایست که خشکیدگی کامل درخت را نیز باعث مـی شود. آفت به تمام انـدام های هـوایی درختـان میزبـان اعـم از تنـه، شاخه، برگ و میوه خسارت می زنـد. محـل خـسارت (فروکـردن نیش) حشره روی برگ و میوه باعث ایجاد لکه های بـنفش رنگ میشود. روی میوه علاوه بر تغییر رنگ، فرورفتگی و تغییر شـکل نیز در محل فعالیت آفت دیده میشود. 

 از نظر دوره زندگی آفت سالانه دو نسل دارد و زمستان را بـه صورت پوره های سن دو (در مناطق با زمستان های سرد ) یـا مـاده نابالغ (مناطق با زمستان های معتدل ) سپری می کند. 

خروج پوره های سن یـک آفت از نیمه دوم اردیبهشت ماه در مناطق مشابه کـرج مـی باشـد. پوره های سن یک آفت به سرعت تثبیت می شوند. پوره هـای سـن یک نسل دوم آفت نیز اواسط مرداد تا شهریور ظاهر می شوند. 

روش های کنترل:

 متأسفانه سمپاشی های بی رویه ای که سـال هـا در باغـات میـوه انجام شده است دشمنان طبیعی این آفت را نیز قلـع و قمـع کـرده است و لذا در مناطق آلوده، فعلاً تنها راه موثر استفاده از ترکیبات شیمیایی است. برای ایـن کـار در نـسل اول بایـد سـعی شـود کـه حتی المقدور زمان مبارزه با کرم سیب به نحوی انتخاب شـود کـه این آفت را نیز در بر گیرد.

سوسک برگ خوار درختان میوه

حشرات کامل سوسک های متوسط به طول 14-10 میلیمتر و به رنگ قهوه ای هستند. نکته مهم در رابطه با ایت آفت این است که حشرات کامـل آن بـه بـرگ درختـان حملـه کـرده و بـا تغذیه از آن ها خسارت وارد می کنند. 

آفت بـه تمـام درختـان میـوه سردسیری به جز آلو و آلبالو و همچنین برخی درختان غیرمثمر از جمله صنوبر و بید حمله می کند. 

خسارت زنی:

این سوسک فعالیت شـبانه داشـته و حـشرات کامل با تغذیه از پهنـه بـرگ در مواقـع طغیـانی بـه طـور ناگهـانی درختان را عاری از سبزینه می کنند. به نحوی که تنها رگبرگ های برگ ها و به طور مشخص رگبرگ اصلی را باقی می گذارنـد.

آفـت به طور معمول سالانه یک نسل دارد ولی ممکن است تعـداد نـسل آن به دو سال یک نسل نیز تغییر یابد. 

 زمستان گذرانی:

 آفت به صورت لارو و روی مـواد پوسـیده و ریشه های علف های هرز ذکر شـده اسـت. مرحلـه شـفیر گـی دراواسط بهار و داخل خـاک صـورت مـی گیـرد و سـپس حـشرات کامل از نیمه دوم خرداد ماه خارج می شوند. 

روش های کنترل:

جهت ثبت تغییرات جمعیت آفت و شـروع خـروج و فعالیـت آن ها می توان از تله های نوری استفاده کرد. در صورت بروز طغیان می توان از ترکیبات فسفره معمول استفاده گردد.

سوسک پوست خوار درختان میوه

از نقطه نظر میزبان، آفت تمامی درختان دانـه دار وهـسته دار را مورد حمله قرار می دهد. در درختان هسته دار خسارت آفت همراه با ترشح صمغ از سوراخ هـای ایجـاد شـده توسـط حشرات مادر است. در درختان دانه دار خسارت بدون ترشح صـمغ مـی باشـد و سوراخ های گرد یا اصطلاحاً ساچمه ای ایجاد شده توسط حشرات مادر به خوبی مشخص می باشد. 

این آفت نمونه بارز آفات درجه دوم می باشد. بدین معنی کـه درختان دارای مشکل داشت، مثل تشنگی و تـنش آبـی یـا ضـعف غذایی را انتخاب کرده و پس از جلب شدن، فعالیـت خـسارتزای خود را شروع می کند. همچنین درختانی که به وسیله دیگر آفات یا عوامل بیماریزا ضعیف شده باشند نیز مورد حمله این آفت قرار می گیرند.

حشرات کامل کوچک و طـول آنهـا بـه 6/2– 5/1 میلـی متر می رسد. رنگ حشرات کامـل از قهـوه ای تـا قهـوه ای تیـره تغییـر می کند. تخم های آفـت بیـضوی و سـفید رنـگ هستند. تخم هـا پـس از جفـت گیـری توسط حشرات ماده در جوانب دالان مادری گذاشته مـی شـوند. لاروهـا سفید بدون پـا و خمیـده مـی باشـند و پس از خروج از تخم در جوانب دالان مـادری و عمود بر آن شروع به حفر دالان لاروی می کنند.

در اثــر فعالیــت حــشرات کامــل مــادر و لاروهــا، آوند های آبکش قطع شـده و رسـیدن شـیره پـرورده بـه ریـشه و نـسج هـای تحتانی درخت با مشکل مواجه میشود.

در مناطق دشت با ارتفاع متوسط مثل کرج و اویـن، آفـت دو نسل کامل و یک نسل نـاقص دارد. از نظـر زمـستان گذرانی آفـت زمستان را به صورت لارو زیر پوست میزبان به سر می برد.

کنتـرل دیگر آفات و عوامل بیماریزا و همچنین رعایت مسایل تغذیه صـحیح و به خصوص آبیاری مناسب بسیار مهـم بـوده و بـه مقـدار زیـادی از خسارت آفت می کاهد. 

 همچنین تنظیم زمان سمپاشی علیه آفت کلیدی کرم سیب، بـه نحوی که بخشی از جمعیت این آفت را نیز مورد اصابت قرار دهد می تواند، در کاهش انبوهی آن موثر باشـد، ولـی بـه طـور کلـی هـیچ گونه سمپاشی اختصاصی علیه آن توصیه نمی گردد.

شپشک نرم تن

این شپشک به صورت موضعی در باغات و روی  بعضی از سرشاخه های درختان نیز بطور پراکنده مشاهده می گردد وجزء آفات درجه سوم محسوب می شود. این آفت در مازندران به شدت توسط زنبور پارازیت Coccus  phagus پارازیته می گردد. وشپشک های پارازیت شده با سوراخی که در قسمت پشتی بدن حشره ایجاد می گردد کاملا قابل رویت می باشند. این آفت زنده زا بوده وعمدتا روی سرشاخه ها وپشت بعضی از برگ ها مستقر می شود که با تغذیه از شیره گیاهی وترشح فراوان عسلک سبب ایجاد دوده روی سرشاخه ها ومیوه ها و برگ های درختان آلوده می گردد.

آنتراکنوز گردو

به طـور کلی انـواع آنتراکنوزهـا، بیمـاری هـای بـرگ، شـاخه و میـوه هـستند کـه به گیاهان متعـــددی صـــدمه مـــی زننـــد. عامـــل بیمـــاری آنتراکنـــوز گـــردو قـــارچ اسکومیـــست است که شکل غیر جنـس آن اسامی متفاوتی دارد. 

بیماری آنتراکنوز گردو انتشار جهـانی دارد و بـه خـصوص در کـشورهای حـوزه مدیترانه بسیار حاد بوده و یکی از مهم ترین بیماری های درخـت گـردو در ترکیـه و لهـستان است.

 این بیماری در استانهای گلـستان، گـیلان، مازنـدران، اردبیـل، آذربایجـان شـرقی، آذربایجـان غربـی، کردسـتان، لرسـتان، کرمانشاه، اصفهان، تهران، قزوین و خراسـان، فارس، چهار محال و بختیاری (سـامان ) و کرمـان دیـده شده استِ

نشانه های بیماری: 

قارچ عامل بیماری به کلیه بافتهای سبز درخت گردو حمله می کند. برگ، حساس ترین اندام درخت است که قبل از سایر اندام ها آلوده می شود. در برگ های آلوده، لکه های متعدد فرورفته بـا حاشیه دندانه دار و ب هرنگ قهوه ای تیره - سیاه کـه در مرکـز آنهـا، نقـاط ریزخاکستری- سیاه رنگی بنام آسرول (قطر 5-2 میلی متر) تشکیل می شوند که در ابتدا کوچک اند. اما به تدریج بزرگ شده و به یکدیگر می پیوندند و نـواحی نکـروزه وسـیعی را ایجاد می کنند. برگ های آلوده زرد می شوند و پیش از موعد می ریزند و در مـوارد شـدید، تـاج درخت کاملاً بی برگ می شود. در میوه معمولاً نشانه ای ایجاد نمی شود اما در آلودگی های شـدید، لکه هایی کوچکتر از لکه های برگ بر سطح پوست سبز آن دیده می شـود میـوه هـای آلوده نـارس مـی ریزنـد امـا میـوه هـای رسـیده دچـار پوسـیدگی و خـشکیدگی مغـز (بـه خصوص زیر لکه ها ) شده و سپس به قارچ های ساپروفیت آلوده میشوند. 

این بیماری در مجمـوع خـسارت بالایی نمی زند اما در آلودگی های شدید به دلیل شدت صدمات وارد به برگ و میوه، موجب افت کمیت و کیفیت محصول و کندی رشد درخت میشود.

کنترل: 

1 .اقدامات زراعی: 

هرس شاخه های آلوده و جمع آوری و سوزاندن برگ ها و شاخه های آلوده در طول بهـار و پـائیز در کنترل این بیماری موثر است. تقویت رشد رویشی درخت با مصرف کودهای ازتـه شـدت صـدمات را میکاهد و با به تاخیر انداختن بلوغ برگ، موجب کاهش رشد لکه ها و تعداد آسرول ها می شود. 

 2 .کاشت ارقام مقاوم: 

این بیماری در کلیه گونه های جنس جوگلانس شامل گردوی سیاه شـرقی، سـیاه کالیفرنیـای شمالی، سیاه کلیفرنیای جنوبی و خاکستری و به خصوص گر دوی ایرانی دیده شده است . هیچیـک از ارقـام تجـاری مطـرح ماننـد ,Hartley, Chico, Franquette, Marbot ,Pedro, Serr, Tehama, Payne بـه آن حـساس نیـستند.

ارقـام Hartley نـسبتاً مقاوم هستند. پارادوکس ،Franquette و Corne به دلیـل دیر برگده بودن، آلودگی کمتری نـشان مـی دهنـد.

در ایران، نتایج بررسی های صورت گرفتـه بـر روی ژنوتیـپ هـای موجـود در کلکـسیون گردوی کهریز ارومیـه نـشان داد کـه ژنوتیـپ هـای OR4 و T19 از مقاومـت بـالایی برخـوردار هستند. در بررسی مشابه ی در قزوین، مشخص شد که توده الموت مقاوم اسـت. هـم چنـین بررسـی تعدادی از ژنوتیپ های بومی و ارقام تجاری نشان دهنده تفاوت سطح مقاومت آن ها بـود ه و از بـین ارقــام تجــاری، Hartley حــساستــرین رقــم شــناخته شــد در حــالی کــه ارقــام Rounde ,Chandler, Vina, demontignar آلـودگی کـمتری نشان دادند. 

با این وجود تاکنون در جهان برنامـه اصـلاحی بـا هـدف ایجـاد مقاومـت بـه آنتراکنـوز یـا گزینش رقم در گردو بر مبنای مقاومت به آنتراکنوز انجام نشده است. 

3 .مبارزه شیمیایی:

خسارت بیماری آنتراکنوز به طور معمول آن قدر بالا نیست که نیازی به مبارزه شیمیایی باشد اما در آلودگی های شدید، 3-2 نوبت محلول پاشی پائیزه و 2 نوبت بهاره توصیه می شود. اولین نوبت محلول پاشی بهاره هنگام تورم یا باز شدن جوانه ها و اولین نوبت پاییزه پس از ریزش برگ و سپس با فواصل 14-10 روز انجام می شوند.

اساسی ترین آفت سیب

ایـن آفـت، آفـت کلیـدی و در حقیقـت وضـعیت آن محـورکنترل آفات سیب است. بنـابراین معمـولاً سـعی مـی شـود کنتـرل دیگر آفت را نیز با تغییر در زمـان مبـارزه شـیمیایی بـا ایـن آفـت هماهنگ کنیم به نحوی که ضمن کنترل کرم سیب، دیگـر آفـات نیز حتی المقدور خسارتشان به حد قابل قبول تقلیل یابد. 

عرض پروانه های این آفت با بالهای باز به 15 تـا 22 میلـی متـر می رسد. بال های رویی خاکستری بوده و در انتها دارای یـک لکـه خاکستری متالیـک مـی باشـند. حشرات نـر در زیر بال های جلویی خود دارای لکه هـای کوچـک مـستطیلی سـیاه رنگ می باشند.

تخم گـذاری اکثـراً نزدیـک میـوه هـا (بیـشتر در نـسل اول در مناطق سه نسلی یا بیشتر ) یا روی آنها (مناطق سردسیر و نسل های دوم و سوم مناطق سه نسلی) انجام میشود.

 لاروهـای سـن یک پس تفریح تخم ها از آنها خارج شده. لارو پس از ورود به میوه به سمت مرکـز آن یعنی دانه ها حرکت می کند به همین دلیل بـه ایـن آفـت کـرم دانه خوار سیب نیز می گویند. 

میوه های خسارت دیده از نسل اول آفت معمولاً ریزش می کنند ولی میوه های نسل هـای بعـدی اکثـراً روی درخت باقی میمانند. 

علت ریزش میوه های نسل اول همانا کوتاه بودن قطـر میـوه و در نتیجه رسیدن سریع لارو به دانه ها و خورده شدن سریع دانه هـا به علت کوچکی آنها است. در اثر حذف دانه های این میوه ها بـه علت قطع تولید هور مـون هـای گیـاهی کـه توسـط دانـه هـا تولیـد میشود، این میوه ها ریزش می کنند.

بدیهی است با تغییر عرض جغرافیایی محـل، تغییراتـی نیز در ارتفاعات و در نتیجه تعداد نسل آفت قابل پیش بینی اسـت، بر همین اساس خسارت آفت به طـور متوسـط بـین 40 %تـا 100 %محصول در مناطق مختلف تغییر می کند.

در مناطق پست و با تعداد نسل بالا معمولاً در زمان مبارزه با نـسل اول آفت، اندازه تقریبی قطر سیب های لبنانی قرمز و زرد به اندازه فندق (حدود 16 تـا 17 میلـی متـر ) اسـت و در منـاطق مرتفـع کـه آفت دو نسلی است اندازه قطر میوه های ارقام مذکور بـه 32– 30 میلیمتر نیز می رسد (میوه ها تقریباً به اندازه گردو ) می باشند. دلیل بروز این وضعیت مدت زمانی است که بین رسیدن میانگین دمای محیط به صفر گیاه و صفر حشره وجود دارد به این معنی که صفر گیاه سیب (حدود 7 درجه سانتیگراد) و صفر حـشره (حـدود 10 درجه سانتیگراد) است. 

هر چه ارتفاع منطقه بیشتر می شـود مـدت زمـانی کـه میـانگین دمای محیط بین 10 تا 7 درجه سانتی گراد می باشد طولانی تر شده، بنابراین درحالی که گیاه میزبان به رشد خفیف و کنـد خـود ادامـه میدهد، آفت از نظر متابولیکی فعال نبوده و از نظر زمـانی نـسبت به گیاه عقب می افتد. 

کرم سیب یک آفت هر جایی محسوب میشود. در کشور ما نیز هر جا که سیب وجود دارد، کرم سـیب نیـز حاضـر اسـت و در تمـام منـاطق نیـز خـسارت آن بـالاتر از حـد قابـل قبـول از نظــر اقتصادی است. 

از نظر میزبان این آفت به دیگر درختان میوه دانه دار و برخـی درختان هـسته دار از قبیـل زردآلـو، هلـو، گوجـه، آ لـو، و گـردو خسارت وارد می کند. این آفت هم چنین از روی میـوه گـیلاس و حتی بادام نیز جمع آوری شده است.

این آفت زمستان را به صورت لارو کامـل و در پناهگـاه هـای مختلف مثل زیر پوستک درختان، لای کلوخه ها و بقایای گیـاهی پای درخت، در داخل پیله های تنیده شـده بـه سـر مـی بـرد کـه بـا مساعدت هوا در بهار تبدیل به شفیره میشود.

کنترل:

این آفت هم چون دیگر آفات دشمنان طبیعی و عوامل کنترل کننده زیادی دارد. ولی متاسفانه دست کاری های بـی رویـه ای کـه در باغات سیب از ده ها سال پیش شـروع شـده اسـت بـسیاری از عوامل را قلع و قمع کرده و به اصطلاح تعادل زیـست محیطـی را با دست خود به هم زده ایم. بنابراین در حال حاضر تنها راه کنتـرل این آفت، مبارزه شیمیایی است. اولین آزمـایش سـم انجـام شـده علیه آفت استفاده از ترکیبـات شـیمیایی را بـه فاصـله دو هفتـه ازیکدیگر از زمان فندقی شدن میـوه هـا تـا زمـان برداشـت محـصول یعنـی حـدود هـشت نوبــت سمپاشـی را توصـیه کـرده اســت. از اوایل دهه پنجاه و با آمدن تله هـای فرمـونی جنـسی، دفعـات ایـن سمپاشی ها معقولانه تر و هماهنگ با تعداد نسل هـای آفـت انجـام شد ولی متاسفانه به دلایلی که در زیر می آید اتکا به داده های این تله ها در بعضی مواقع نیز راهگشا نمی باشد. 

 مثلاً در مواقعی که همزمان با ظهور پروانه های نسل اول آفـت با سرمای بهاره مواجه می شویم (سـیاه بهـار ) متاسـفانه اکثـر افـراد نیـز اشـتباه مـی کننـد. زیـرا بـا بـروز سـرما میـانگین حرارتی محیط به کمتر از صفر حشره سقوط کـرده و در حقیقـت به علت عدم تحرک حشره، شکار تله ها بسیار کـم شـده یـا صـفر میشود و ایشان با تصور اینکـه نـسل اول بـه پایـان رسـیده اسـت مقدمات مبارزه را فراهم می کننـد. در حـالی کـه بلافاصـله بعـد از برطرف شدن مانع طبیعـی مـذکور بقیـه جمعیـت بـا تـراکم بـسیار بالایی ظاهر شده و خسارت خود را وارد خواهد کـرد. بـه همـین دلیل علاوه بر داده های تله های فرمو نی استفاده از درجه حـرارت موثر day Degree) مجموع درجه حرارتهای تفاضل بالاتر از صفر حشره ) به عنوان مکمل روش فوق استفاده می شـود. بنـابراین اساس زمـان مبـارزه وقتـی اسـت کـه ایـن میـزان بـین 230 درجـه سانتیگراد تا 285 درجه سانتی گراد تغییر می کند. بـر ایـن اسـاس 

هر چه تراکم آفت بیشتر باشد زمان سمپاشی به حداقل این تعـداد میرسد.

کنه تار عنکبوتی

کنـــه تـــارعنکبوتی یـــا کنـــه دو نقطـــه ای روی درختان سـیب گونـه هـای متفـاوتی از کنـه هـای جـنس Tetranychusمی باشـند. گونه urticae بـه عنـوان گونـه غالب بیان می گردد. 

 این آفت زمستان را به صورت جانور کامل و عمدتاً ماده های بارور در پناهگاه های مختلف از قبیل گیاهان چند ساله و سبز زیـر کلوخه های بستر باغ، زیر پوستک های درختان میزبان و .. بـه سـر می برند. در بهار بـا مـساعد شـدن هـوا و رشـد علـف هـای هـرز و پوشش سبز بستر باغ روی آنها به فعالیت مـی پردازنـد. در شـرایط مشابه کرج از اوایـل تیـر مـاه و بـا خـشک شـدن علـف هـای هـرز مهاجرت خود را بر روی تاج درختان میزبان از جمله سیب شروع می کنند. 

با گرم شدن هوا و کوتاه شدن دوره زندگی آفت، تراکم آنها به شدت افزایش می یابد. برگ های آلوده ضمن تغییر رنگ و با توجه به تنیدن تارهای نازک توسط آفت منظره خاک آلوده به خود می گیرند. در صورتی که برگ های آلوده به خصوص بخش زیری آنها با بینوکولر یا ذره بین مورد مشاهده قرار گیرد، فرم های مختلف زنـدگی آفـت اعـم از تخـم هـای کـروی کـرم رنـگ یـا پوســتک خــالی آنهــا، لارو، پــوره هــای ســنین مختلــف، حالــت استراحت و جانوران کامل نر وماده را می توان مشاهده کرد.

خسارت آفت به گونه ای است که ریزش بـرگ و میـوه را در حالت های طغیانی به دنبال دارد.

روش های کنترل: 

 جهت کنترل آفت نیاز به استفاده از کنه کش هـای اختـصاصی اسـت. بـرای نتیجـه گیـری بهتـر، نتیجـه تحقیقـات نـشان می دهد که در مناطق با آلودگی بالا بهتر اسـت اواسـط تـا اواخـر خرداد ماه نسبت به درو بستر باغ اقدام گردد تا کل جمعیت آفـت بر روی درختـان میزبـان مهـاجرت کننـد. سـپس بـا توجـه بـه فـرا رسیدن زمان مبارزه شیمیایی علیه نسل دوم کرم سیب و بالا رفـتن جمعیـت کنـه قرمـز اروپـایی اخـتلاط حـشره کـش بـا کنه کش اجتناب ناپذیر است لذا جمعیـت ایـن آفـت نیـز کـه روی درخـت منتقل شده است به این ترتیب کنترل می گردد. 

 از دیگـر کنـهدهـای مهـم کـه در باغـات سـیب خـسارت وارد میکنند کنه قرمز پابلنـد سـیب است که بیشتر در مناطق کوهستانی و سردسـیر فعالیـت دارد. ایـن آفت نیز مثل کنه قرمز اروپایی زمستان را به صـورت دسـته جـات تخم قرمز رنگ روی سرشاخه ها به سر میبرد ولـی اهمیـت آن از دو گونــه قبلــی بــه مراتــب کمتــر اســت. کنــه ی زرد ســیب 

Oudemans pruni Eotetranychus گونه دیگری اسـت که علاوه بر سیب، از روی درختان گلابـی، گـیلاس، آلـو، مـو و انجیر نیز جمع آوری شده است.

کنترل بیولوژیک کنه ها و سفید بالک ها

سفید بالک ها متعلق به خانواده آلیرودیده (Aleyrodidae) می باشند که حداقل سه گونه از آن ها در کشور ما از اهمیت فوق العاده زیادی برخوردارند و عبارتند از:

۱ )سفید بالک گلخانه 

۲ )بمیسیا تاباسی

٣)بمیسیا اورجنتی فولی

در شرایط مزرعه ای و صحرایی از آفات مهم گیاهان به ویژه پنبه هستند ولی به دلیل وسیع بودن طیف میزبانیدو گونه اخیر عمدتاآنها در روی گیاهان زینتی و محصولات گلخانه ای نیز فعالیت میکنند. سفید بالک گلخانه با شرایط گلخانه ای تکامل و سازش پیدا کرده و یکی از آفات مهم و کلیدی محصولات گلخانه ای است.

این آفات تخم هایشان را از طریق ساقه بسیار کوتاهی داخل بافت گیاهان قرار میدهند. بعد از اینکه تخم تفریغ شد و لاروها خارج شدند، با قطعات دهانی زننده مکنده خود شروع به تغذیه از شیره گیاهی میکنند و باعث زرد شدن و در جمعیتهای بالا باعث ریزش و خشک شدن برگ گیاهان می شوند.

از مهمترین پارازیتوئید آفات محصولات گلخانه ای، میتوان به زنبورهای خانواده آفلینیده (Aphelinidae) اشاره کرد. 

در این خانواده گونه های مختلف جنس اِنکارسیا (Encarsia )از دشمنان طبیعی و مهم این آفات هستند. در بین گونه های جنس اِنکارسیا گونه ایبه نام انکارسیا فورمازا (formosa Encarsia)انتشار جهانی دارد و به عنوان یک فرآورده بیولوژیک و دشمن طبیعی تکثیر شده، و برای کنترل سفیدبالک ها در شرایط گلخانه ای رها سازی میشود.

طول بدن این زنبور حدود یک میلیمتر بوده و قسمت قفسه سینه آن سیاه رنگ و شکمش زرد رنگ است، تخم خود را در داخل بدن پوره های سنین مختلف (Trialeurodes )قرار می دهد و بجز حشره کامل بقیه مراحل رشدی آن در داخل بدن میزبان سپری میشود. بعد از کامل شده حشره، زنبور بالغ از طریق جویدن پوسته بدن میزبان از آن خارج میشود.

زنبور انکارسیا فورمازا را بر روی میزبان طبیعی یعنی سفید بالک گلخانه ای و بر روی گیاه توتون بصورت انبوه تکثیر کرده اند. گاهی بر روی یک برگ توتون میتوان هزار عدد از این زنبور را تکثیر و در گلخانه ها سازی کرد، تولید نتاج نر در این زنبور بسیار نادر و کم است.

در تعدادی از زنبورهای خانواده آفلینیده، پدیده اتو پارازیتیسم دیده میشود یعنی تولید نتاج نر از طریق پارازیته کردن، نتایج ماده ی گونه خودش بوجود می آید.

در شرایط گلخانهای طول عمر زنبورهای ماده در دمای ۱۱ تا ۳۵ درجه سانتیگراد حدود ۲۲ الی ۳۵ روز است، بنابراین طول عمر زنبورهای کامل بشدت تحت تأثیر دما است.

تعداد تخم هایی که هر حشره ماده می گذارد. بین ۵۰ تا ۳۰۵ عدد متغیر است و عوامل مختلفی از جمله ساختمان سطح برگ گیاهان در میزان کارآیی این زنبورها فوق العاده مؤثر است. این زنبورها بر روی گیاهانی که سطح برگ هایشان کرکدار است از کارآیی خوبی برخوردار نیستند. در کشورهای اروپایی و آمریکایی این زنبورها به فراوانی تکثیر میشوند و برای کنترل بیولوژیک مگس های سفید یا سفید بالکها مورد استفاده قرار می گیرند.

از دیگر عوامل کنترل سفید بالک ها قارچ های ورتیسیلیوم لکانئی (lecanii Verticilium )و آشرسونیا آلیرودیس هستند.

 بعضی از فرآورده های قارچ ورتیسیلیوم لکانئی مثل ورتالک (Vertalec) برای کنترل شته ها مورد استفاده قرار می گیرد و فرآورده های دیگر آن مانند مایکوتال (Mycotal )برای کنترل سفید بالک ها بکار میرود.

قارچ آشرسونیا آلیرودیس در روی حشرات کامل و تخمهای بمیسیا تاباسی (tabaci Bemisia )و تتریالئورودیس و vaporariorum Trialeurodes ایجاد خسارت نمی کند بلکه فقط مراحل پورگی این آفات را مورد حمله قرار میدهد.

عمومادر محیط هایی که تخم این قارچ پاشیده نشده است، نمیتواند گسترش پیدا کند. برخلاف قارچ ورتیسیلیوم لکانئی که میتواند در سطح برگ گیاهان گسترش یابد این گونه نمیتواند پراکنش خودش را افزایش بدهد.

از دیگر دشمنان طبیعی سفید بالکها میتوان به کفشدوزکها اشاره نمود که بعضی از گونه های آنها برای کنترل این آفات مورد استفاده قرار گرفته اند. از جمله گونه این کفشدوزک ها دلفاستوس پوسیلوس (pusilus Delphastus )است که از دشمنان طبیعی مهم این آفات بشمار میرود.

مبحث کنترل بیولوژیک کنه های تارتن :

از کنه های تارتن متعلق به خانواده تترانیکیده، گونه تترانیکوس اورتیکه (urticae Tetranychus )از مهمترین آفات محصولات گلخانه ای است که تخمهایش را در سطح گیاهان قرار میدهد و بعد از اینکه تخمها تفریغ و پوره ها خارج میشوند با کلیسرهایشان شروع به تغذیه از شیره گیاهی میکنند و در نتیجه به گیاه خسارت وارد میکنند.

یکی از مهمترین دشمنان طبیعی این کنه ها فیتوزئولوس پرسیمیلیس (persimilis Phytoseiulus )است که پرداتور (Predator )یا 

شکارگر بوده و برای کنترل بیولوژیک کنه های تارتن در بسیاری از نقاط دنیا مورد استفاده قرار گرفته است. در سال ۱۹۱۵ این کنه را از روی یک محموله گل ارکیده که از شیلی به آلمان وارد شده بود شناسایی کردند. سپس به روشهای تکثیر انبوه آن مبادرت ورزیدند و سرانجام در سال ۱۹۹۱ در سطحی معادل حدود هشت هزار هکتار از این کنه پرداتور برای کنترل کنه های تارتن استفاده کردند. این شکارگرها را  براحتی بر روی کنه تارتن و روی لوبیا پرورش داد.

پروانه برگخوار مرکبات

پروانه بزرگی است که لارو آن از برگهای جوان مرکبات تغذیه نموده وسبب لخت شدن سرشاخه های جوان از برگ می شود . 

تخم آفت کروی، به رنگ زرد روشن بوده  که به اندازه دانه های کود اوره می باشد. لارو آفت قهوه ای رنگ با نقوش نامنظم سبز وخاکستری رنگ که به صورت فضولات پرندگان روی برگ نمایان می شود. لارو سن آخر روی نهال ها (سرشاخهه ها) یا در پای درخت تبدیل به شفیره شده. لارو سن آخر در حداکثر رشد خود به طول  45 – 40 میلیمتر رسیده و رنگ آن سبز می باشد. 

حشره کامل به صورت پروانه بزرگ با بال های رنگی  می باشد. 

تراکم آفت در سالهای اخیر افزایش یافته و در بعضی از باغات جوان جزء آفات درجه دوم محسوب می گردد.

کنترل: 

به سبب بزرگی لارو و تخم آفت می توان بصورت مکانیکی آن ها از روی سرشاخه های جوان جمع آوری ومعدوم نمود. 

انجام مبارزه شیمیائی علیه شپشک ها وپروانه مینوز مرکبات تا حدود زیادی موجب مرگ ومیر لاروها وکنترل آفت می گردد.

شته خالدار هلو

این آفت از آفات مهم درختـان میـوه هـسته دار اسـت ولی روی سـیب نیـز به ندرت دیده می شود.

 آفـت زمـستان را بـه صـورت تخـم هـای سـیاه رنـگ و بـراق نــسبتاً درشــت (2/1-1 میلــیمتــر ) روی سرشــاخه هــا (عمــدتاً نیمه پایینی ) و با تـراکم بـالا سـپری مـی کنـد. تخـم هـا در شـرایط مناسب حرارتی اول فصل بهار تفریخ شده و شته های ماده موسس از آن ها خارج می شوند. در طول فصل این شته به صورت بکرزایی تکثیــر مــی یابــد.

 محــل فعالیــت آن نیــز عمــدتاً ســطح زیــرین شاخه ها است. در این گونه نیز در صورت بالا رفتن جمعیت، افـراد بالدار ظاهر شده که وظیفه انتشار آفت را به عهده دارند.

خسارت آفت با ترشح فراوان شیره و خیس شدن شاخ و برگ بخـش هـای 

پایینی درخت و سطح زمین همراه است. شیره فوق بعـضاً خـشک شدن شاخ و برگ را نیز در پی دارد. 

روش کنترل:

 استفاده از روغن به نسبت 1 %بـه صـورت پـیش بهـاره، این ترکیب همچنین میتواند در کنترل تخم های زمستانگذران شته سبز سیب و کنه قرمـز اروپـایی 

نیز موثر باشد.

سوسک شاخک بلند رزاسه

سوسک شاخک بلند رزاسه

حشرات کامل به رنگ سیاه می باشـند. برخـی از آن هـا جـلای بنفش رنگ فلزی دارند. طول آنها به 25-16 میلیمتر می رسد. طول شاخک ها بلند تر از طول بدن می باشد. این آفت به انواع درختان میوه سردسیری اعم از دانـه دار و هـسته دار خسارت وارد می کند. 

لاروهـای آفـت چوبخـوار بـوده و داخـل سرشـاخه هـا و تنه های جوان میزبان فعالیت می کنند. سرشاخه های آلوده را ابتدا با ردیابی فضولات ریـزش کـرده 

روی برگ های پایین تر می توان پیدا کرد.

 بـا گذشـت زمـان و فـرا رسیدن فصل تابستان از یک سو و بزرگ شـدن لارو و نفـوذ آن بـه قسمت های قطورتر سرشاخه ها از سوی دیگر، سرشاخه های آلوده شروع به خشک شدن کرده بـه طـوری کـه بـا وارد کـردن فـشار مکانیکی توسط دست یـا بـاد نـسبتاً شـدید از محـل فعالیـت لارو می شکند.

ایـــن آفـــت مهـــم تـــرین گونـــه خـــسارت زای خانواده Cerambycidae در کشور ما می باشد. همچنین خـسارت آفـت در برخی نهالستان ها نیز شدید می باشد. زیرا در نهالستان بـا نفوذ خود به بخش فوقانی شاخه باعث خشک شدن جوانه انتهایی شده و همچنین باعث کوتاه مانـدن نهـال و ایجـاد شـاخه هـای نابجـا و اصـطلاحات حالـت «رزت» در آن مـی گـردد. اینگونـه نهـال بازارپـسندی خـود را از دسـت داده و بــه علــت عــدم انطبــاق با استاندارد مورد قبول، باید معدوم گردند. 

زمستان گذرانی آفـت بـه صـورت لارو سـنین بـالا ودر داخـل سرشاخه یا تنه درختان میزبان است. حشرات بالغ بسته به منطقه از اواخر اردیبهشت ماه پس از طی دوران شفیرگی در طبیعت ظـاهر میشوند.

طول دوره پرواز حشرات کامـل کمتـر از یـک مـاه بـه طـول می انجامد. 

لاروهاپس از طی دوران جنینی از محل اتصال تخم بـه تکیـه گـاه کـه همانـا سرشـاخه درخـت میزبـان اسـت ، بـه داخـل آن نفوذ می کنند. به این ترتیب آفت سالانه یک نسل دارد. حشرات کامل آفت به گل های هویج و برخی دیگر از گیاهان هم خـانواده آن و همچنین ازمک و بعضی دیگر از گیاهان هـم خـانواده آن شـدیداً جلب میشوند. 

روشهای کنترل:

 برخی محققین کاشت لکه ای هویج و گیاهان مشابه را در باغ و جمع آوری و انهدام حشرات کامل جلب شده بـه آنهـا را بـسیار مفید می داننـد. ولـی بـه طـور کلـی ایـن آفـت نیـز همچـون بقیـه چوبخوارها، درختان تـشنه را جهـت تخمریـزی و تغذیـه تـرجیح میدهد بر همین اساس در اینجا نیز اعمال مدیریت صحیح در باغ بسیار حـائز اهمیـت اسـت. 

با توجـه بـه دوره نـسبتاً کوتـاه پـرواز حشرات کامل، کوتاه تر کـردن دور آبیـاری درطـول دوره پـرواز حشرات کامل بسیار حائز اهمیت اسـت. در نهایـت بـرای کـاهش تراکم آفـت مـی تـوان در محـل هـای تجمـع آنهـا روی گـل هـای خانواده چتریان و برخی چلیپائیان مثل ازمک اقـدام بـه اسـتفاده از ترکیبات شـیمیایی کـرد. همچنـین در صـورت اجبـار بـا اصـلاح مسایل مدیریتی جهت کاهش جمعیت می توان همزمان بـا تفـریخ تخم های آفت با اسـتفاده از یـک ترکیـب نفـوذی سرشـاخه هـا را سمپاشی کرد

لیسه بید

با تمام زیبایی خاص گونه های بید، نسبت به آفات و بیماری ها به ویژه آفات، حساسیت زیاد داشته و حشرات زیادی از گروه های مختلف ( برگخواران ، چوبخواران و مکنده ها ) به این درخت هاحمله می کنند که در زیر به یکی از این برگخوارها تحت نام لیسه بید می پردازیم. 

 پروانه بید عرض آن با بال های باز 22-24 میلیمتر است و روی بال های جلویی آن نقاط سیاه رنگی وجود دارد که تعداد آنها 25 تا 32 عدد به طور متوسط 29 عدد می باشد. تخم ها در زیر یک پوشش پولک مانند گذاشته میشوند و معمولاً تعداد تخم های زیر هر ولکک آن هم بیشتر از گونه های دیگر جنس yponomeuta می باشد. تخم ها به حالت لاروسن یک در زیر این پولک زندگی

می کنند. 

هم زمان با رشد جوانه ها و مساعد شدن شرایط جوی، لاروها با ایجاد سوراخی در روی پولک های تخم ، از آن خارج شده و تغذیه خود را از برگ های جوان شروع میکنند. لاروها با پیشروی بیشتر با تارهائی که می تنند برگ ها و شاخه ها را به هم می چسبانند.

لاروها پس از تغذیه و تکامل در دهه دوم تیرماه به شفیره تبدیل می شوند. شفیره ها قهوه ای رنگ و در انتهای آن ها سه عدد موی نازک (Chramaster ) وجود دارد. پروانه ها از اواخر تیرماه ظاهر شده و تا اواسط مهر خروج آنها ادامه دارد.

کنترل آفت:

 در صورتی که اوایل بهار همزمان با تشکیل، لانه های لاروی آن ها قطع کرده و از بین ببرند، در کاهش انبوهی آفت بسیار مؤثر است. در ضمن زنبورهای پارازیتوئید زیادی روی لاروها و شفیره های این آفت فعالیت می کنند و در صورتی که حذف لانه های لاروی به خوبی انجام شود، نیازی به مبارزه شیمیایی با آن نیست.

روش های بیولوژیک کنترل شته ها

روش های بیولوژیک کنترل شته ها

شته ها متعلق به خانواده آفیدیده (Aphididae)هستند و تعدادی از آنها از مهم ترین آفات محصولات گلخانه ای محسوب می شوند. 

مهم ترین دشمنان طبیعی شته ها زنبورهای پارازیتوئید خانواده آفیدیده (Aphidiidae) هستند. در این خانواده تعدادی از گونه ها از جنس های 

مختلف مانند زنبورهای جنس پروان ، لایزیفلیوس، افدروس و تریاکسیس وجود دارد که صرفا پارازیتوئید شته ها هستند.

به طور کلی زنبورهای پارازیتوئید خانواده آفیدیده به طول حدود ۲ تا ۳ میلیمتر به رنگ سیاه هستند. این زنبورها عموما بعد ازجفت گیری تخم شان را در داخل بدن شته ها قرار می دهند و به صورت ایندو پارازیتوئید یا پارازیتوئید داخلی لاروهایشان در داخل بدن شته ها رشد و نمو میکنند تا اینکه به مرحله حشره کامل برسند. بعد از رشد و نمو کامل لارو در داخل بدن شته و تبدیل به شفیره، بدن شته بصورت مومیایی و به رنگ زرد تا قهوه ای بنظر میرسد. درحالی که بدن شته های دیگر پارازیته شده توسط برخی از زنبورهای پارازیتوئید به رنگ سیاه درمی آید. همچنین زنبور کامل همانند زنبورهای پارازیتوئید شپشک ها، بعد از رشد و نمو کامل لارو با ایجاد یک سوراخ در پوست بدن شته، از آن خارج میشود. بطور کلی در شرایط معمولی و دمای حدود ۲۰ تا ۳۵ درجه سانتیگراد، مرحله زندگی این زنبورها حدود ۱۰ تا ۲۵ روز به طول می انجامد.

خانواده آفلینیده (Aphelinidae )از دیگر زنبورهای پارازیتوئید شته ها هستند که از نظر اندازه کوچکتر از زنبورهای خانواده آفیدئیده هستند.

گروه دیگری از دشمنان طبیعی شته ها، شکارگرها هستند. در بین آنها پشه ای از خانواده سسیدومیئیده (Cecidomyiidae)به نام آفیدولتس آفیدومیزال (aphidomyzal Aphidoletes)از مهمترین شکارگرهای شته ها است که در شرایط گلخانه ای برروی گیاهان زینتی رها می شوند و از عسلکی که از شته ها ترشح میشود که در واقع شیره گیاهی است تغذیه میکنند و تخم هایشان را روی برگ گیاهان در داخل جمعیت شته ها قرار میدهند و بعد از خارج شدن از لارو شروع به تغذیه از مراحل مختلف شته ها میکنند.

از دیگر شکارگرها که برای کنترل شته ها مورد استفاده قرار میگیرند بالتوری های خانواده (کرایزوپیده)Chrysopidaeمخصوصا گونه ای به نام(carnea Chrysoperla)است. این گونه تخم هایش را که دارای ساقه ای بوده، در زیر یا روی سطح برگ گیاهان قرار میدهد و بعد از آنکه لاروها خارج شدند با قطعات دهانی مکنده خودشان به تغذیه از شته ها میپردازند.

از دیگر دشمنان طبیعی شته ها، سن های خانواده آنتوکوریده (Anthocoridae)هستند. سن ها از راسته همیپترا مخصوصا گونه هایی از جنس اوریوس (Orius )مانند اوریوس ایندیسیوس(indisiosus Orius )از شته ها در گلخانه ها و روی گیاهان زینتی تغذیه میکنند.

این سن ها هم مانند بالتوری ها دارای قطعات دهانی زننده مکنده هستند و خرطوم و استایلِت های مربوط به آرواره های بالا و پایین خود را داخل بدن شته ها فرو میکنند و محتویات و مایع بدن شته ها را مورد تغذیه قرار میدهند.

از دیگر دشمنان طبیعی شته ها که احتمالا آن ها را در طبیعت مشاهده کرده اید، کفشدوزکها هستند. گونه هایی از اکثر کفشدوزک ها مانند کفشدوزک هفت نقطه ای (septempunctata Coccinella )و (variegata Hyppodamia )هم در مرحله لاروی و هم در مرحله حشره کامل از شته ها تغذیه میکنند و از عوامل مهم کنترل بیولوژیک شته ها هستند.

کفشدوزک ها طیف وسیعی از شته ها را مورد تغذیه قرار می دهند و عموما یک گونه خاص از شته ها تغذیه نمی کنند. اگر در محیط گلخانه ای فقط ۲ یا ۳ نوع کفشدوزک رها شود تمام شته ها را از بین میبرند. بطوریکه کفشدوزک ۲ نقطهای حدود 50 نوع شته را تغذیه میکند یا به عبارت دیگر پلیفاژ است.

گروه دیگری از دشمنان طبیعی شته ها، قارچ ها هستند. قارچ ورتیسیلیوم لیکانی (lecanii Verticilium )به عنوان یکی از عوامل مهم کنترل بیولوژیک شته ها بصورت تجارتی تکثیر میشود و مورد استفاده قرار می گیرد.

کنترل بیولوژیک

کنترل بیولوژیک

کنترل بیولوژیک پدیده ای طبیعی است که هدف آن تنظیم جمعیت موجودات می باشد. کنترل بیولوژیک ممکن است به صورت طبیعی یا با دخالت انسان اتفاق بیفتد، که به این نوع کنترل، کنترل بیولوژیک کاربردی اطلاق می شود.

کنترل بیولوژیک یا Control Biological شامل سه موضوع اصلی است:

1 )انواع موجودات آفت هدف؛

2 )انواع دشمنان طبیعی؛

3 )روش های به کارگیری دشمنان طبیعی


1)انواع موجودات آفت هدف:

الف: بطور کلی حشرات، مهم ترین گروه از موجوداتی هستند که در برنامه های کنترل بیولوژیک به عنوان هدف مطرح بوده اند. 

آفات (حشرات) به دلیل ازدیاد، تنوع گونه و مهاجرت به نقاط جدید موجبات ورود حشرات شکارگر از مناطق دیگر را برای کنترلشان ایجاد کرده اند.

اما مهمترین راسته هایی که تعدادی از گونه های آن تحت کنترل بیولوژیک قرار گرفته اند، راسته (Hemiptera)میباشد.

این راسته در بر گیرنده شته ها، شپشک ها، سفیدبالک ها و پسیل ها می باشند. همین حشرات هستند که در روی گیاهان زینتی جزء مهمترین آفات محسوب میشوند. لذا امکان کنترل بیولوژیک آفات گیاهان زینتی بسیار زیاد است.

چرا بیشترین برنامه کنترل بیولوژیک برعلیه حشرات این راسته صورت می گیرد؟

بدلیل اینکه تعداد زیادی از گونه های راسته (Homoptera) به همراه گیاهان زینتی و محصولات کشاورزی از منطقه پراکنش بومی خود وارد منطقه جدیدی شدند که فاقد دشمنان طبیعی بودند. لذا برای مبارزه با این آفات، دشمنان طبیعی این حشرات نیز از منطقه پراکنش آنها به منطقه جدید وارد شدند تا تحت کنترل در آیند. در ضمن بسیاری از حشرات این راسته مانند شپشک ها غیر متمرکز بوده بنابراین امکان کنترل بیولوژیک آنها فراهم است.

ب) گروه دیگری از حشرات مورد نظر در برنامه های کنترل بیولوژیک کنه ها هستند. مخصوصا کنه هایی که جز مهمترین کنه های گیاهخوار هستند که بر علیه آنها کنترل بیولوژیک انجام شده است.

ج) دسته دیگر این حشرات، حلزونها و راب ها هستند که به آنها لی َسک نیز گفته میشود. برای کنترل بیولوژیک حلزون ها و راب ها کوشش هایی انجام شده است ولی نتیجه بخش نبوده است.

د) گروه دیگری از موجودات مورد بحث، علفهای هرز هستند. بطور کلی ۱۱۱ گونه از علفهای هرز در ۳۲ خانواده با عنوان هدف برنامه های کنترل بیولوژیک تاکنون مطرح بودهاند که 50 درصد آنها متعلق به سه خانوادهCactacea ،Mimosacea ،Asteraceaeهستند.

ذ) علاوه بر این ها، بیماری های گیاهی و مهره داران هم میتوانند از اهداف برنامه های کنترل بیولوژیک باشند، حتی انسان میتواند در برنامه های کنترل بیولوژیک به عنوان یک هدف قلمداد شود.


2 ) دشمنان طبیعی

مبحث دوم انواع موجوداتی هستند که برای کنترل بیولوژیک آفاتی که ذکر کردیم مورد استفاده قرار میگیرند.

الف)حشرات پارازیتوئید از عمومی ترین دشمنان طبیعی آفات به شمار می آیند که در برنامه های کنترل بیولوژیک به روش های مختلف مورد استفاده قرار میگیرند. برنامه های کنترل بیولوژیک در مورد حشرات پارازیتوئید بیشتر درباره ی دو راسته(Hymenoptera) یا بال غشائیان و زنبورها یا (Diptera) میباشد.

در راسته (Hymenoptera ) زنبورهای بالا خانواده (Ichneumonoidae) و بخصوص دو خانواده (Braconidae) و(Ichneumonidae) دارای اهمیت بیشتری هستند.

در خانواده (Braconidae) تمام گونه های زیر خانواده ی (Aphidiinae )بدون استثنا پارازیتوئید، شپشک ها هستند و در برنامه های کنترل بیولوژیک آفات گلخانهای مورد استفاده قرار میگیرند.

گروه دیگری از پارازیتوئیدها، متعلق راسته (Diptera ) یا دو بال ها خانواده (Tachinidae )فوق العاده حائز اهمیت هستند.

ب) گروه دیگر از دشمنان طبیعی، حشرات شکارگر هستند که از انوع گونه های گیاهخوار تغذیه میکنند. مهمترین شکارگرها در راسته(Hemiptera)مثل خانواده (Anthocoridae )، خانواده (Nabidae)در راسته (Coleoptera)، خانواده (Coccinellidae )که به آنها کفشدوزک ها اطلاق میشود، نیز از اهمیت ویژه ای برخوردارند.

ج) گروه دیگر از عوامل بیماریزا، بندپایان هستند. مهمترین عوامل بیماریزای بندپایان مربوط به ویروسها، نماتدها، تک سلولیها، قارچها و باکتریها هستند.

در بین باکتریها، باکتریهای گونه(Bacillus) جمله باکتری هایی هستند که برای کنترل گروه های مختلفی از حشرات مورد استفاده قرار میگیرند.

در گروه ویروسها، شانزده خانواده از ویروسها با حشرات ارتباط دارند ولی خانواده (Baculoviridae) دارای اهمیت بیشتری است و برای کنترل حشرات مورد استفاده قرار میگیرد.

د) گروه دیگر از دشمنان طبیعی قارچ ها هستند. بخصوص قارچ های خانواده (Entomophthoraceae) و زیر گروه های Zygomycotina و (Deutromycotina) که برای کنترل حشرات و گیاهان زینتی مورد استفاده قرار می گیرد.

ذ) دسته دیگر از عوامل کنترل حشرات، تک سلولیها هستند. شاخه های (Apicomplex )و(Microspora )از مهمترین تک سلولیهای جنس(Nosema )از اهمیت بیشتری برخوردارند. تعدادی از گونه های این جنس بصورت تجارتی تولید شده اند و برای کنترل ملخ ها و آبدزدک ها مورد استفاده قرار گرفته اند.

ر) گروه دیگر از حشرات مورد استفاده در کنترل بیولوژیک، حشراتی هستند که از علف های هرز تغذیه میکنند. در این بین خانواده های ( Chrysomelidae )و (Curcurlionidae)از راسته (Coleoptera )و (Pyralidae )از راسته (Lepidoptera)از اهمیت زیادی برخوردارند.


بالشک مرکبات (نوعی شپشک)

بالشک مرکبات (نوعی شپشک)

در حال حاضر یکی از آفات درجه اول ومهم باغات مرکبات شمال کشور می باشد که در دهه اخیر جای سپردار قهوه ای ودیگر شپشک ها را اشغال نموده است. این آفت روی برگ و سرشاخه ها وبندرت روی میوه ها مستقر می شود و با تغذیه از شیره گیاهی و ترشح عسلک فراوان سبب ایجاد دوده روی برگ ها، سرشاخه ها ومیوه ها شده و با کاهش سطح فتوسنتز( در اثر ایجاد دوده )درختان ضعیف، میوه ها ریز ودوده ای واز بازار پسندی می افتند. 

تخم این آفت بیضی شکل به رنگ زرد لیموئی براق و48 ساعت قبل از تفریخ به رنگ قهوه ای در می آید. پوره های سن 1 در ابتدای تفریخ به رنگ زرد لیموئی می باشند، چشم های قرمز رنگی دارند و یکی از مهمترین مشخصه پوره های سن 1 دو موی بلند در قسمت مخرج که پس از 4-3 روز قطع می شود . 48-24 ساعت طول می کشد تا در سطح زیرین یا روئی برگ مستقر شوند. پس از قطع شدن موهای مخرجی یک سپر نازک مومی شکل روی بدن حشره تشکیل که مقداری پر رنگ تر دیده می شود. پوره سن 1 کامل بدنی تخت کتابی و نازک دارد.

حشره نر از سن 2 تبدیل به پیش شفیره می شود. بدن حشره در زیر پوشش مومی نازک جمع شده وشبیه به پوپاریوم می گردد، وحدود 8-7 روز طول می کشد تا رنگ بدن حشره تغییر کرده و دو موی بلند از قسمت انتهای بدن خارج و یک روز پس از آن حشره نر خارج می شود. حشره نر خارج شده 2 روز عمر کرده وتغذیه ای ندارد.

حشره کامل علاوه بر خط قهوه ای نقاط قهوه ای رنگ در اطراف بدن آن تشکیل می شود و بدن کاملا  محدب می گردد. پس از مدتی همزمان با شروع تخمریزی روی تخم ها را با ماده مومی سفید رنگی می پوشاند که در تراکم های بالا پس از تخمریزی بستگی به میزبان وشرایط آب وهوائی دارد.

مهمترین دشمن طبیعی آن قارچ  Verticilium lecani در اوایل خرداد واوایل مهرماه می باشد که تا حدود50% پوره های سن2 و 3 بالشک ها را پارازیته می کند. 

کفشدوزک کریپت ( لارو سن آخر وحشره کامل کفشدوزک) عمدتا از محتویات کیسه تخم و پوره های متحرک تغذیه می کند. کفشدوزک نقاب دار دو لکه ای هم از دشمنان طبیعی این آفت بشمار می رود. 

پروانه برگخوار نارون

پروانه برگخوار نارون

این پروانه از خانواده Bucculatricidae است که البته بعضی از متخصصین آن را از خانواده Gracillidae میدانند.

پروانه دارای رنگ سفید است ولی روی بال های جلویی آن لکه های زرد برنزی به طور پراکنده دیده می شود. حاشیه بال های زیری ولبه عقبی بال های جلویی، دارای مژه های بلند است. عرض حشره با بال های باز 8 تا 10 میلیمتر می باشد.

تخم ها سفید، شفاف و اندازه آن بسیار کوچک است که در قسمت نسج برگ گذاشته می شود. لاروها پس از خروج از تخم سفید رنگ بوده ودارای موهای سیاه بلند می باشند. 

 لاروهای سن 1، پناهگاه های ابریشمی کیسه مانندی در سطح برگ می سازند که در سطح برگ به صورت لکه های سفید شیری رنگ تار عنکبوتی دیده می شوند و در این محل تغییر جلد می دهند. لاروهای سن 2 به طور آزاد از سطح زیرین برگ، از پارانشیم تغذیه می کنند و در صورتیکه آن ها را تحریک نمائیم با درست کردن یک تار ابریشمی، خود را در هوا معلق نگه می دارند.

 لاروهای کامل زرد کم رنگ با بدن استوانه ای شکل پوشیده ازموهای سیاه پراکنده می باشند. لاروها پس از کامل شدن ، شروع به تنیدن یک پیله کشیده سفید رنگ در امتداد رگبرگ میانی یا کناری ویا روی تنه درختان آلوده می کنند. لارو در داخل این پیله پس از مدتی تبدیل به شفیره زرد مایل به قهوه ای می شود. شفیره با حرکات خزنده، خروج بعدی پروانه را از داخل پیله آسان می سازد. 

 زمستان گذرانی:

 این پروانه به شکل پیش شفیره در داخل پیله سفید رنگ روی تنه و یا برگ ها ی ریخته شده ی پای درخت صورت می گیرد. هم زمان با فعالیت مجدد درخت میزبان به تدریج پروانه های نسل اول آفت از اواخر فروردین ماه از شفیره خارج می شوند و در روی درخت به فعالیت می پردازند. پروانه ها معمولأ به طور پراکنده بر روی برگ ها دیده می شوند که در صورت تکان دادن شاخه ها پرواز مختصری کرده و دوباره در روی برگ قرار می گیرند.


علائم خسارت:

لاروها با تغذیه لکه ای از پارانشیم زیرین برگ، حالت توری شکل به برگ می دهند.نسل اول آفت تا اوایل تیر ماه به طول می کشد.نسل دوم آفت از اواسط تیر ماه به بعد شروع می شود. طول دوره ی نسل دوم با توجه به گرمی هوا کمتر بوده و از اواخر مرداد ماه تا اواسط شهریور ماه طول می کشد.نسل سوم آفت با تغذیه از برگ خسارت قابل ملاحظه ای را به درخت وارد می آورد .دراواخر مهر و اوایل آبان پیش شفیره های پروانه ظاهر می شوند و به همین شکل زمستان گذرانی می کند.

کنترل آفت : 

 با توجه به چند نسلی بودن آفت و هم زمانی نسل اول با برگخوار نارون در صورتیکه در زمان مبارزه، به زیر برگ ها توجه بیشتری شود نیاز به کنترل برای این آفت نخواهد بود. 

همان گونه که در زیست شناسی حشره اشاره گردید تعدادی از پیله های محتوی پیش شفیره های نسل سوم که در روی برگها قرار دارند با ریزش برگها به زمین ریخته باشد و تا سال بعد به همین صورت باقی می ماند. بنابراین جمع آوری برگ های ریخته شده در پای درخت ها، کمک بزرگی به کاهش ذخیره زمستان گذران آفت خواهد شد و در صورتیکه اینکار به خوبی صورت گیرد و دقت در مبارزه برگخوار نارون هم انجام شود، نیاز به مبارزه جداگانه ای بر آن نخواهد بود.

آفت زنجره سیب

ایـن آفـت از نقطـه نظر میزبانی بسیار پلی فاژ بوده و به انواع درختـان مثمـر و غیرمثمـر از جمله سیب خسارت میزند. 

 حــشرات کامــل معمــولاً در طــول خــرداد و تیــر مــاه ظاهر میشوند. قبل از آن، پوره سن آخر، از خاک خارج شده و خود را روی یک تکیه گاه مثل تنه درخت ثابت کرده و سـپس حشرات کامل پوسته را از پشت شکافته و خارج می گردند. حشرات کامل به طول 32 - 24 میلی متر می باشـند.

 معمـولاً حـشرات مـاده کمـی بزرگتر از نرها هستند. رنگ کلی بدن سبز روشن اسـت. حـشرات نر با کمک دستگاه تولید صدا که روی بند اول شکم قرار گرفتـه 

است، صدا تولید می کنند و حشرات ماده دارای تخمریز نسبتاً بلنـد اره مانند می باشند. 

نحوه خسارت: 

عمده خـسارت توسـط پـوره هاسـت. آفـت چند سال (در این گونه 4 تا7 سال) از عمر خود را در زیر خاک و روی ریشه میزبان مستقر شده و با کمـک قطعـات دهـانی مکنده خود، شیره گیاهی را میمکد. تعداد سنین پورگی آفت بین پنج تا هفت سن ذکر شده است. 

پوره های سنین اول سفید رنگ بــوده ولــی پــس از آن چــشم هــای خــود را از دســت داده و دو تغییر رنگ حاصل شده و بـه رنـگ کـرم در مـی آینـد. حـشرات مـاده تخم های خود را روی سرشاخه ها و داخل نسج گیاه قرار میدهند.

در اثر این کار شاخه تغییر شکل داده و محل تخـم ریـزی که طول آن به طور متوسط حدود 7-4 سـانتی متـر اسـت بـه صورت فرورفته درآمده و حالت نخ کوک خیاطی را پیدا میکند.

روشهای کنترل:

- ساده ترین و شاید به عبارتی موثرترین راه کنترل آفت، حذف و معدوم کـردن سرشـاخه هـای آلـوده پـس از تخمریـزی و قبـل از تفریخ تخم ها در اوایل تا اواسط تابستان است. 

- در رابطه با کنترل شیمیایی با توجه به محل زنـدگی پـوره هـای آفت کـه در عمـق خـاک بـه سـر مـی برنـد، ایـن کـار بـه آسانی امکانپذیر نیست. در سـال هـای اخیـر از ترکیبـات سیـستمیک بـه روش ریختن محلول شیمیائی در پای درخت استفاده میشود.

زنبور مینوز برگ نارون

زنبور مینوز برگ نارون

حشره کامل این آفت زنبوری است از خانواده Tenthredinidae که گونه های مختلف آن عموماً گیاهخوار بوده و در جنگل و فضای سبز شهری از اهمیت ویژه ای برخوردارند . 
طول بدن حشره حدود 3/5 تا 4 میلمتر، رنگ عمومی بدن سیاهرنگ که این رنگ در تمام بالها وقسمتی از پاها عمومیت دارد.
لاروها پنج بار جلد عوض می کنند و در پایان به رنگ سبز زیتونی در می آیند. تابستان و زمستان گذرانی این آفت در خاک و سطح آن و در داخل یک پیله کاغذی شکل، سپری می شود. شفیره دراواخر اسفندماه تشکیل می گردد. خسارت آفت در پاره ای مواقع شدید می باشد و از دور خسارت آن شبیه برگخوار نارون می باشد.
آثار تغذیه لاروهای جوان به صورت لکه های زرد رنگ در متن سبز رنگ به خوبی مشاهده می شود. لاروها با رشد خود رفته رفته تمامی سبزینه برگ را تغذیه نموده و در پایان دوره لاروی، ازبرگ های آلوده فقط اپیدرم زیری و روی برگ باقی میماند که سپس برگ خشک شده و می ریزد.
کنترل آفت : 
 همانگونه که در زیست شناسی آفت آمده، حشره، بیشتر مرحله لاروی کامل، پیش شفیره وشفیره خود را در پای درختان آلوده می گذارند. بنابراین پاک سازی زیر درختان و بیل زدن زیر تاجدرخت درپاییز و قرار گرفتن پیله ها در سطح خاک موجب می شود اثر سرما، در زمستان در رویلاروهای داخل پیله ها زیاد شده و در نتیجه باعث از بین رفتن آنها شود. اینکار اگر در چندین سالبه مورد اجرا گذاشته شود، نتایج کاملا رضایت بخشی خواهد داشت. 
جمع آوری حشرات کامل به علت کم فعالیت بودن آفت با زدن ضربه روی شاخه های درختان آلوده و جمع آوری آنها در روییک پارچه، اثر بسیار خوبی به همراه دارد. 
در پایان باید اضافه نماید بر خلاف برگخوار نارون که تاکنون بررسی های زیادی در سطح کشور در مورد آن صورت گرفته است، در مورد زیست شناسی و کنترل آن مطالعاتی نصورت گرفته است و لازم است طرح های مطالعاتی در این زمینه تهیه و اجرا گردد.